مصریان باستان اهرام (که ساختارهای هندسی کاملی بودند) را ساختند. با وجود این ما آغاز علم هندسه را با نام اقلیدس همبسته می دانیم نه با آن معمارهای مصری که اهرام را ساختند. چرا؟ این نام با شانس ضعیفی انتخاب نشده است. اقلیدس مجموعه قوانینی را که برای صدها سال پیش از ورود او به عرصه علم شناخته شده بود را تغییر داد. این امر [(تغییر دادن قوانین گذشتگان)] نیاز به برداشتن یک گام خیلی جسورانه داشت [که گام جسورانه اقلیدس این بود]: ارائه تعریفی برای چیزهایی که وجود ندارند (نقطه). اقلیدس نقطه را به عنوان چیزی تعریف کرد که هیچ طول، عرض و ارتفاعی ندارد (به اطرافتان نگاه کنید، شما این‌گونه چیزی را نخواهید یافت). علی رغم این حقیقت که نقطه ها وجود ندارند، این یک گام خیلی مهم بود که بعدها امکان ارائه تعاریفی برای خط، صفحه و فضا را فراهم آورد و هندسه را وارد عرصه علم نمود. این گام بوسیله اقلیدس برداشته شد که می توان او را «ارائه دهنده یک زبان مناسب» برای روابط فضایی بین اشیاء نامید. این زبان اجازه داد تا پرسش ها در مسیری قاعده بندی شوند که امکان پژوهش علمی دقیق و واقعی را فراهم نمایند.

هر علمی برای پیشرفت منطقی نیاز به داشتن زبان مناسب دارد. آیا تا کنون اندیشیده ایم که زبان مناسب برای مطالعه علوم ورزشی و حرکتی چیست؟


اقتباس و ترجمه از Fundamentals of motor control - Latash- 2012